قال علی علیه السلام : القلب مصحف البصر[1]

امام علی علیه السلام فرمودند : قلب دفتر چشمهاست یعنی آنچه انسان با چشم مى بيند و مى آزمايد در قلبش نقش مى بندد.

این بیان همان معنی آن کلمه است که می گوید به چشمانت بیاموز که هرکس لایق دیدن نیست چراکه این دیدن ها قلمی است که با آن دفتر دل را می نویسیم

انسان می تواند دفتری را که دردست دارد را به چند شیوه یاد داشت کند :

یک شیوه این است که درآن بهترین مطالب رابا حوصله وخط خوش بنویسد وخود ودیگران را سود بخشد این کار باعث میشود که گاها یک دفترچه معمولی قیمتش بالا تر از آنچه هست برسد دست نوشته های علما این چنین است.

شیوه دیگر این است که انسان از روی بد حوصله بودن قلم را روی دفتر بی آنکه هدفی داشته باشد بکشد وآن را خط خطی یا گاهی وقتها پاره کند این کار حتی باعث می شود اگر آن دفتر زربافت هم باشد بی ارزش وپست شمرده شود.

تاچه رسد به این که آن دفتر قلب آدمی باشد.

عالمان گذشته قلب انسان رافطرتا آینه الهی وشفاف می دانستند ومی فرمودند : اگر انسان گناه کند نکته سیاهی بر قلب او می افتد واگردوباره مرتکب شود نکته ای دیگر تا این که قلب کاملا سیاه شود که دیگر نور الهی درآن راه نمیابد.

به همین دلیل قرآن مارا در موارد بسیاری منع از دیدن می کند تا قلبمان سالم بماند ومی فرماید :

  قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ [2]

به مومنان بگو از دیدنیهایشان کم کنند.

زدست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد[3]

 



[1] نهج البلاغه حکمت 401

[2] سوره نور آیه 30

[3] باباطاهر دوبیتی 23

+ نوشته شده در  جمعه بیستم اسفند ۱۳۹۵ساعت ۹:۲۳ ب.ظ  توسط محمد لطفی  | 

فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[1]

غزالی می گوید: اگر دنیا به منزله کوزه زرین باشد وموقت وآخرت به منزله کوزه سفالین باشد ودایم عقل به ما می گوید کوزه سفالین را بگیرتاچه رسد براین که قضیه بر عکس است [2]

این احتجاج خود بنده است که اگرما مدت زندگی در دنیا را100 سال وهرسالی را 1تومان حساب کنیم 100 تومان می شود ومدت زندگی در آخرت را که ابدی هست 1000 سال حساب کنیم وهرسالی راهم 1 تومان حساب کنیم 1000 تومان می شود کسی که 100 تومان خرج کند وکالای 1000 تومانی را بگیرد تجارتش سود داده است اماکسی که به خاطر 100 تومان 1000 تومان خود را از دست داد این انسان مضرور است یعنی اگر کسی پیشه صالحان داشت با خدا تجارتی سود آور میکند وجای دنیای زود گذر آخرت به دست آورده اما کسی که بی بندوباری دنیارا ترجیح دهد سرمایه آخرت را به خاطر 100 تومان دنیا از دست داده است.



[1] آل عمران  148

[2]باب اداب تجارت  کیمیای سعادت

+ نوشته شده در  شنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۵ساعت ۱۰:۴۲ ب.ظ  توسط محمد لطفی  | 

فَمِنَ النّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآْخِرَةِ مِنْ خَلاق[1]

بعضى از مردم مى گویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (نیکى) عطا کن»! ولى در آخرت، بهره اى ندارند.

آیه درمورد حج است ومی گوید برخی از مردم اعمال را انجام می دهند تاوضع دنیایشان بهبود یابد مثلا نماز می خواند تاکسب وکار دنیایی او بهبود یابد یا حج می رودتامردم ازوی به عنوان حاجی وبزرگ یاد کنند یا بنا به گفته مجمع البیان : یک عده جبهه می روند به خاطر آن که در میان مردم مجاهد شهرت بگیرند.

قال النبی (صلی الله علیه وآله ) : من طلب الدنیا بعمل الآخره فماله من نصیب

هرکس با ععل آخرت دنیارا طلب کند نصیبی ازآخرت برای اونیست

اینها همه به خاطر این است که هدف اصلی از این اعمال را به فراموشی گذارده ایم واز ارذل ترین آن متمسک شدیم درحالی که آگر آن هدف والا را در نظر می گرفتیم هدف پایین ترهم برای ما حاصل بود

به قول آیت الله سبحانی (زید عزه): اگر تکریم همسایه کنیم از آن جهت که این کار مرضی خداست نه به خاطر این که اورا تکریم کنیم تا از آزار وخیانت او در دنیا در امان باشیم هم رضای خدارا کسب کرده ایم وهم هدف دوم به دست آمده است اما اگرهدف فقط دنیایی باشد دیگر خبری از رضایت وپاداش اخروی نیست .



[1] بقره 200

+ نوشته شده در  جمعه ششم اسفند ۱۳۹۵ساعت ۱۰:۱۵ ب.ظ  توسط محمد لطفی  | 

درذیل آیه :

وَ مَا محُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ  أَ فَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ  وَ مَن يَنقَلِبْ عَلىَ‏ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضرُّاللَّهَ شَيْا  وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرِينَ[1]

داریم شخصی به نام ابن قمیعه سنگی زد ودندان پیامبر را شکست ومصعب را به جای پیامبر شهید کرد وفریاد زد پیامبررا کشتم

دراین حین مردم سه

دسته شدند :

  1. عده ای منافق شدند وگفتند ادعای محمد دروغ بوده چون اگر او رسول واقعی بود دراین زمان کشته نمیشد وامت را رها نمی کرد پس گفتند ارجعوا الی اخوانکم ودینکم یعنی دست بردارید وبا کفار مثل گذشته برادری کنید
  2. عده ای ضعیف الایمان بودند وازجنگ فرار کردند که فراراز جنگ اکبر الکبایر است

بنا به قول نمونه :

این برگشت یک وقت ارتداد از اسلام به کفر است یک وقت ارتداد ازولایت است که نوعی انقلاب به اعقاب است

امام باقر علیه السلام :إن رسول الله لما قبض صار الناس کلهم اهل الجاهلیه الا اربعه علی علیه السلام ومقداد وسلمان وابوذر

راوی مگوید :درمورد عمار سوال کردم

فرمودند: أإن کنت ترید الذین لم یدخلهم شیء فهولاء الثلاثه [2]

3.دسته دیگر گفتند: ( فرب محمد لم یقتل ) که قایلش انس بن ابی نصر بود ودرایمان استوار ماندند که درراس ایشان علی امیرالمومنین بودند 

 بقره 1442

تفسیر برهان جلد 2 صفحه 1163

+ نوشته شده در  یکشنبه یکم اسفند ۱۳۹۵ساعت ۱۱:۱۰ ب.ظ  توسط محمد لطفی  |