درذیل آیه :

وَ مَا محُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ  أَ فَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ  وَ مَن يَنقَلِبْ عَلىَ‏ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضرُّاللَّهَ شَيْا  وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرِينَ[1]

داریم شخصی به نام ابن قمیعه سنگی زد ودندان پیامبر را شکست ومصعب را به جای پیامبر شهید کرد وفریاد زد پیامبررا کشتم

دراین حین مردم سه

دسته شدند :

  1. عده ای منافق شدند وگفتند ادعای محمد دروغ بوده چون اگر او رسول واقعی بود دراین زمان کشته نمیشد وامت را رها نمی کرد پس گفتند ارجعوا الی اخوانکم ودینکم یعنی دست بردارید وبا کفار مثل گذشته برادری کنید
  2. عده ای ضعیف الایمان بودند وازجنگ فرار کردند که فراراز جنگ اکبر الکبایر است

بنا به قول نمونه :

این برگشت یک وقت ارتداد از اسلام به کفر است یک وقت ارتداد ازولایت است که نوعی انقلاب به اعقاب است

امام باقر علیه السلام :إن رسول الله لما قبض صار الناس کلهم اهل الجاهلیه الا اربعه علی علیه السلام ومقداد وسلمان وابوذر

راوی مگوید :درمورد عمار سوال کردم

فرمودند: أإن کنت ترید الذین لم یدخلهم شیء فهولاء الثلاثه [2]

3.دسته دیگر گفتند: ( فرب محمد لم یقتل ) که قایلش انس بن ابی نصر بود ودرایمان استوار ماندند که درراس ایشان علی امیرالمومنین بودند 

 بقره 1442

تفسیر برهان جلد 2 صفحه 1163

+ نوشته شده در  یکشنبه یکم اسفند ۱۳۹۵ساعت ۱۱:۱۰ ب.ظ  توسط محمد لطفی  |